Poet
به عذر و توبه توان رستن از عذاب خدای و لینک مینتوان از زبان مردم
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی کین ره که تو میروی به ترکستان است
به یک ناتراشیده در مجلسی برنجد دل هوشمندان بسی
اگر برکهای پر کنند از گلاب سگی در وی افتد کند منجلاب
غریبی گرت ماست پیش آورد دو پیمانه آب است و یک چمچه دوغ
اگر راست میخواهی از من شنو جهان دیده بسیار گوید دروغ
به دریا در منافع بیشمار است وگر خواهی سلامت در کنار است (کشتیها در ساحل امنتر اند ولی کشتی را برای ماندن در ساحل نساختند)